امروز عجیب هواے בلـܢܢ گر؋ـتـہ است
انتظار معجزہ مے ڪشـܢܢ
از عبور פـاـבثـہ ها
تمام تنم میلرزد...
از زخمهایی که خورده ام..!!
من از دست رفته ام...شکسـ ــ ـ ـته ام
می فهمی؟؟
به انتهای بودنم رسیده ام
اما...!
اشــــــک نمیریزم
پنهان شده ام پشت
لبخـــندی که درد میــــکند.....!!!!